گزارش ، "10 منطقه جهان در معرض خطر درگیری برای سال 2019"

(توسط ماسیمیلیانو دلیا) از آنجا که تقدم ایالات متحده در جهان ، به عنوان یک نیروی پلیس جهانی در حال کمرنگ شدن است و یا دیگر مانند گذشته نیست ، نظم بین المللی امروز بیش از هر زمان دیگری در هرج و مرج است. رهبران جهانی به طور فزاینده ای وسوسه می شوند تا محدودیت های حقوق بین الملل را برای تقویت نفوذ خود و کاهش تأثیر رقبا به چالش بکشند.

چندجانبه بودن و محدودیت های آن تحت محاصره قرار دارند، که با یک سیاست بیشتر در معرض خطر است. ابزار اقدام جمعی، مانند شورای امنیت سازمان ملل، فلج می شود، در حالی که مسئولیت های جمعی، از جمله دادگاه بین المللی کیفری، نادیده گرفته می شود و اغلب از بین می رود.

استفاده عراقی از سلاح های شیمیایی علیه ایران در دهه 80 ، جنگ 1990 در بوسنی ، رواندا و سومالی ، جنگ های پس از 11 سپتامبر در افغانستان و عراق ، لشکرکشی بیرحمانه سریلانکا در سال 2009 علیه تامیل ها فروپاشی لیبی و سودان جنوبی اثرات یک دوره منطقی سازگار سلطه ایالات متحده و غرب است.

یک نظم لیبرال و اسمی مبتنی بر حاکمیت مانع از سرنگونی ملتها یا دیکتاتوریها در صورت صلاح دید حاکمان نشد. امروز نظم جهانی و نفوذ غرب به طور قابل توجهی تحت تأثیر ظهور مسکو ، پکن و کشورهای در حال توسعه قرار دارد.

اتحاد آمریكا سالها بود كه امور بین الملل را شكل می داد ، مرزها و دستورات منطقه ای را به صورت ساختار یافته تعیین می كرد. اکنون ، با کمرنگ شدن نفوذ غرب ، تسریع شده توسط تحقیر دونالد ترامپ ، رئیس جمهور ایالات متحده نسبت به متحدان سنتی و مبارزات اروپا با Brexit و بومی گرایی ، رهبران در سراسر جهان کاوش می کنند و فراتر از اهداف خود هستند. تا آزمایش کنند که چقدر می توانند بروند.

در سیاست داخلی خود ، بسیاری از این رهبران جدید مخلوطی انفجاری از ملی گرایی و اقتدارگرایی را پرورش داده و می بافند. این ترکیب از مکانی به مکان دیگر متفاوت است ، اما به طور کلی شامل رد نهادها و قوانین بین المللی است. زمانی همبستگی بین المللی وجود داشت ، امروز همه چیز برای رشد پوپولیسم داخلی تغییر یافته است ، زیرا این شخصیت هویت اجتماعی و سیاسی بیشتری را جشن می گیرد ، اقلیت ها ، مهاجران را بدنام می کند و تمایل به حمله به قانون و استقلال مطبوعات دارد ، و حاکمیت ملی را بالاتر می برد. همه چيز.

به عنوان مثال می توان به اخراج گسترده 700.000 روهینگیا توسط میانمار ، سرکوب وحشیانه رژیم سوریه در خیزش مردمی ، عزم آشکار دولت کامرون برای خفه کردن شورش آنگلوفون ، جنگ اقتصادی دولت ونزوئلا اشاره کرد. علیه مردم خودش و سکوت مخالفان در ترکیه.

حتی در خارج از مرزها ، این رهبران تمایل دارند که با الحاق بخشهایی از گرجستان و کریمه و دامن زدن به خشونت تجزیه طلبانه در منطقه دونباس اوکراین ، هنجارها را آزمایش کنند. به عنوان مثال روسیه در حال تحمیل وزن خود در دریای آزوف است و جوامع غربی را از طریق جنگ سایبری از طریق شبکه های اجتماعی مسموم می کند.

چین مانع از آزادی دریانوردی در دریای چین جنوبی می شود و شهروندان کانادایی از جمله مایکل کوویگ از گروه بحران بین المللی را خودسرانه بازداشت می کند. عربستان سعودی در صف اول جنگ در یمن و یک قهرمان اصلی در آدم ربایی نخست وزیر لبنان و قتل عظیم جمال خاشوگی روزنامه نگار مخالف است.

ایران نقشه حمله به مخالفان را در خاک اروپا می کشد. اسرائیل به طور فزاینده ای به طور سیستماتیک پایه های یک راه حل احتمالی دو کشور را زیر پا می گذارد.

همه این اقدامات اکسترکتوریایی از این فرض است که پیامدهای ناشی از نقض استانداردهای بین المللی در این زمینه وجود دارد.

کل این مسئله تا حد زیادی ناشی از آرامش ترامپ در احترام به حقوق بشر است. به همین ترتیب ، ترامپ در حال حرکت به سمت تعهدات بین المللی آمریکایی مانند "پاره پاره کردن" توافق هسته ای ایران و بدتر از آن تهدید به اعمال تحریم های اقتصادی علیه کسانی است که تصمیم می گیرند آن را رعایت کنند ، با اشاره به ترک معاهده نیروهای هسته ای در یک بازه زمانی متوسط. اگر خواسته های ایالات متحده برآورده نشود

بزرگترین خطر این است که رهبران جهان اکنون به مصونیت خود متقاعد شده اند.

خوشبختانه فشار بین المللی هنوز در موارد معدودی م worksثر است. به نظر می رسید بنگلادش آماده است تا برخی از پناهجویان روهینگیا را به اجبار به میانمار بازگرداند ، اما تقریباً در پاسخ به فشارهای بین المللی متوقف شده است. در حال حاضر ، ترس از تسخیر مجدد روسیه بر ادلب ، آخرین سنگر شورشیان در سوریه ، عمدتاً به دلیل مخالفت های ترکیه ، اروپا و ایالات متحده ، جلوگیری شده است. از حمله بالقوه سعودی به بندر حدیده یمن نیز در حال حاضر جلوگیری شده است ، ریاض و ابوظبی با هشدارها در مورد تأثیرات انسانی و هزینه های موقعیت بین المللی خود تا حد زیادی دلسرد شده اند.

در جای دیگر ، رهبرانی که پیش بینی می کردند مجازات مصونیت از مجازات را ندارند ، از شدت واکنش متعجب شده اند: به عنوان مثال ، رئیس جمهور روسیه ، ولادیمیر پوتین ، با تحریم های شدید و نشان دادن عزم یکسانی که قدرت های غربی از زمان الحاق کریمه به مسکو حفظ کرده اند. و کشته شدن عامل سابق وی در خاک انگلیس. محمد بن سلمان ، ولیعهد سعودی به دلیل خشم متعاقب قتل خاشقگی.

به طور کلی ، فرار از این احساس که اینها استثناهایی هستند که فقدان قوانین را نشان می دهند ، دشوار است. نظم بین المللی ، همانطور که ما آن را می دانیم ، در حال خراب شدن است و PRP Channel برای سال 2019 گزارش ده منطقه گرم زیر را برای تحت نظارت قرار دادن.

یمن

اگر بازیکنان اصلی نتوانند از فرصت ایجاد شده در هفته های اخیر توسط مارتین گریفیتس فرستاده ویژه سازمان ملل در دستیابی به آتش بس جزئی استفاده کنند ، بحران انسانی ، بدترین وضعیت در جهان ، ممکن است در سال 2019 بیشتر بدتر شود.

به گفته انگلیس ، پس از بیش از چهار سال جنگ و محاصره سعودی ، تقریباً 16 میلیون یمنی با "ناامنی شدید غذایی" روبرو هستند. این بدان معنی است که از هر دو یمنی یک نفر به اندازه کافی غذا نمی خورد.

درگیری ها در اواخر سال 2014 پس از اخراج شورشیان حوثی توسط دولت به رسمیت شناخته شده در سطح بین المللی از پایتخت آغاز شد. مارس بعد ، هنگامی که عربستان سعودی ، همراه با امارات متحده عربی ، بمب گذاری و انسداد یمن را آغاز کرد ، با هدف برگرداندن دستاوردهای حوثی ها و نصب مجدد دولت برانداز ، افزایش یافت. قدرت های غربی تا حد زیادی از کارزار تحت هدایت عربستان حمایت کرده اند.

در اواخر سال 2018 ، شبه نظامیان یمنی مورد حمایت امارات ، حدیده ، بندری تحت کنترل حوثی ها را که از طریق آن کمک به میلیون ها یمنی گرسنه از طریق آن عبور می کرد ، محاصره کردند. به نظر می رسید ائتلاف قصد جابجایی مجدد را دارد ، و متقاعد شده بود كه گرفتن بندر شورش را در هم می كوبد و حوثی ها را انعطاف پذیرتر می كند. مارک لوکاک ، افسر برجسته امداد ایالات متحده ، هشدار داد که چنین اقدامی می تواند منجر به "قحطی بزرگ" شود. قتل خاشقجی قدرت های غربی را بر آن داشت تا بلندپروازی های ائتلاف خلیج فارس را خنثی کنند. در تاریخ 9 نوامبر ، ایالات متحده اعلام کرد که دیگر به جنگنده های ائتلاف برای انجام حملات هوایی در یمن سوخت نمی دهد. یک ماه بعد ، گریفیتس با کمک واشنگتن "توافق نامه استکهلم" را بین حوثی ها و دولت یمن منعقد کرد ، از جمله آتش بس شکننده در اطراف حدیده.

درخشش های دیگر نور وجود دارد. فشار ایالات متحده برای پایان دادن به جنگ، در 2019 تشدید می شود. مجلس سنا قبلا برای تصویب قانون که هر گونه دخالت ایالات متحده در جنگ را رد می کند، رای داد. هنگامی که دموکرات ها در ژانویه 2019 تحت کنترل مجلس نمایندگان قرار می گیرند، می توانند در این مسیر قانع کننده تر حرکت کنند.

افغانستان

اگر یمن بدترین فاجعه انسانی در جهان باشد ، افغانستان مرگبارترین نبردها را متحمل می شود. در سال 2018 ، جنگ باعث کشته شدن بیش از 40.000 مبارز و غیرنظامی شد. تصمیم ترامپ در اواسط دسامبر برای کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان نشانه واشنگتن برای پیشبرد تلاش های دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ است. در سال 2018 ، از زمان اخراج طالبان از کابل بیش از 17 سال پیش ، جنگ بیشتر از هر زمان دیگر خسارت دید. آتش بس سه روزه در ماه ژوئن ، که توسط طالبان و دولت اجرا شد ، مدت کوتاهی استراحت داد ، اگرچه جنگ پس از مدت کوتاهی از سر گرفته شد. جنگنده های طالبان اکنون نیمی از کشور را کنترل می کنند ، مسیرهای حمل و نقل را قطع می کنند و شهرها و شهرها را محاصره می کنند.

در ماه سپتامبر ، واشنگتن دیپلمات کهنه کار زلمای خلیل زاد را به عنوان نماینده مذاکرات صلح منصوب کرد. به نظر می رسد رهبران طالبان مذاکرات را جدی می گیرند ، اگرچه این روند با اصرار ایالات متحده برای از بین بردن کامل نیروهای بین المللی به عنوان پیش شرط یک روند صلح گسترده تر با سایر جناح های افغانستان ، مسدود شده است.

تنها چند روز پس از آخرین گفتگوهای خلیل زاد با طالبان ، بمب ترامپ از راه رسید. 7.000 نیرو را عقب بکشید. با این حال ، همه طرفها متقاعد شده اند که یک عقب نشینی سریع می تواند یک جنگ داخلی بزرگ را تحریک کند ، نتیجه ای که هیچ کس ، از جمله طالبان ، نمی خواهد.

کشورهای همسایه و سایر کشورهای درگیر در افغانستان - به ویژه ایران ، پاکستان ، روسیه و چین خواهان خروج عجولانه آمریکایی ها نیستند. اگر واشنگتن نفوذ استراتژیک خود را در آسیای جنوبی رها کند ، ممکن است تمایل بیشتری به حمایت از دیپلماسی ایالات متحده داشته باشند. بنابراین اعلامیه ترامپ می تواند آنها را برای کمک به پایان جنگ تحریک کند ، اما قدرت های منطقه ای به همین راحتی می توانند دخالت های خود را افزایش دهند.

زمان اعلامیه ترومو همه ، خلیل زاد ، رهبران ارتش آمریكا و خود دولت افغانستان را متحیر كرد. این واقعیت که این عقب نشینی با خلیل زاد هماهنگ نبود ، دیپلمات را در مذاکرات در حال انجام با طالبان ضعیف کرد. در کابل حس خیانت ملموس است. چند روز بعد ، اشرف غنی ، رئیس جمهور افغانستان ، در پاسخ ، دو مقام ضد طالبان را که به خاطر خطوط سخت شناخته می شوند ، به عنوان وزرای دفاع و داخله خود منصوب کرد. بنابراین تصمیم ترامپ فقط عدم اطمینان را اضافه کرد. تصمیمی که منجر به استعفا متیس وزیر دفاع ایالات متحده شد.

چین و ایالات متحده آمریکا

شعارهای بین دو رهبر به طور فزاینده ای جنگ طلبانه است و این رقابت می تواند عواقب ژئوپلیتیکی جدی تری نسبت به سایر بحران های ذکر شده در سال جاری داشته باشد.

در یک واشنگتن عمیقا تقسیم شده، در یک موقعیت همه آنها موافق هستند، یعنی اینکه چین یک رقیب است که ایالات متحده به طور ناخواسته در رقابت استراتژیک گیر کرده است.

اکثر سیاستگذاران آمریکایی اتفاق نظر دارند که پکن از م institutionsسسات و قوانینی برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی یا پیوستن به کنوانسیون قانون دریا در انگلیس استفاده کرده است. دوره ریاست جمهوری مادام العمر رئیس جمهور شی جین پینگ ، گسترش سریع ارتش چین و گسترش کنترل حزب کمونیست در سراسر ایالت و جامعه ، چرخش خطرناک در کشور اژدها در واشنگتن را تأیید می کند. در استراتژی دفاع ملی دولت ایالات متحده در سال 2018 "رقابت استراتژیک بین ایالتی" مهمترین نگرانی خود ذکر شده است ، پس از سالها تروریسم ، چین و روسیه به عنوان رقبای اصلی معرفی شده اند.

چین در حال حاضر تمایلی به چالش اساسی نظم جهانی ندارد. به شرطی که دولت ترامپ برای جلوگیری از خونریزی متحدان اقدامی انجام دهد ، همچنین قادر نخواهد بود با وزن جهانی واشنگتن مطابقت داشته باشد. با این حال ، پکن به طور فزاینده ای آماده است تا وزن خود را به موسسات چندجانبه و منطقه خود بیندازد. در آسیا ، در حال حاضر یک منطقه نفوذ چینی وجود دارد که در آن همسایگان هنوز حاکم هستند اما از آنها احترام می گذارند.

خطرات درگیری مستقیم هنوز ناچیز است ، اما دریای چین جنوبی یک نقطه نگران کننده است. در دو دهه گذشته ، گاهاً شاهد درگیری هایی بین نیروهای چینی و هواپیماهای آمریکایی بوده ایم. پکن 90٪ از دریای چین جنوبی را متوقف می کند ، فقط چند مایل از سواحل ویتنام ، مالایا و فیلیپین متوقف می شود و با تهاجم پایگاه های استراتژیک را در جزایر طبیعی و مصنوعی ایجاد می کند. از نظر پکن ، چنین مانورهایی روش عملیاتی استاندارد برای آنچه شی "یک کشور بزرگ" می نامد هستند. چین آنچه ایالات متحده دارد می خواهد: همسایگان شکننده ، نفوذ در پیرامون آن و توانایی کنترل رویکردهای دریایی و خطوط حمل و نقل.

پکن و واشنگتن می توانند در ماههای آینده به نوعی توافق تجاری دست یابند ، که به کاهش تنش کمک می کند. اما هرگونه استراحت احتمالاً کوتاه مدت است زیرا این رقابت به قاره های جذاب دیگر مانند آفریقا نیز تسری پیدا می کند.

عربستان سعودی، ایالات متحده، اسرائیل و ایران

درست مانند سال 2018 ، 2019 نیز خطرات رویارویی - عمدی یا غیر ارادی - شامل ایالات متحده ، عربستان سعودی ، اسرائیل و ایران را به همراه دارد. سه نفر اول دیدگاه مشترکی درباره دولت تهران دارند که تهدیدی است که مدتهاست مورد تشویق قرار گرفته و آرزوهای منطقه ای آن باید مهار شود. برای واشنگتن ، این به خروج از توافق هسته ای سال 2015 ، برقراری مجدد تحریم ها ، سخنان تهاجمی تر ، و تهدید به تلافی جدی در صورت تحریک ایران تبدیل شده است.

ریاض از این لحن جدید استقبال کرده و به ویژه در صدای محمد بن سلمان ولیعهد ، پیشنهاد کرده است که با لبنان ، عراق ، یمن و حتی در خاک ایران مبارزه خواهد کرد و برای مقابله با ایران تلاش خواهد کرد.

اسرائیل تمرکز خود را بر سوریه قرار داده است ، جایی که به طور مرتب اهداف ایران و همسو با ایران را مورد اصابت قرار می دهد ، اما تهدید کرده است که گروه مبارز حزب الله مورد حمایت ایران در لبنان را نیز هدف قرار خواهد داد.

در همین حال ، ایران آزمایش موشک را از سر گرفته و ایالات متحده این کشور را متهم کرده است که از پیروان شیعه خود در عراق برای تهدید حضور آمریکا در عراق استفاده می کند. نمی توان از خطر رویارویی تصادفی در یمن ، خلیج فارس ، سوریه یا عراق جلوگیری کرد.

منبع اصلی تنش ها تاکنون خروج آمریکا از توافق هسته ای و اعمال مجدد تحریم های ثانویه علیه کشورهای درگیر تجارت با تهران بوده است. اینکه ایران به طور طبیعی به آنچه جنگ اقتصادی توصیف می کند پاسخ نداد ، مدیون تلاش سایر امضا کنندگان این توافق نامه ، یعنی کشورهای اروپایی ، روسیه و چین است. تلاش آنها برای حفظ فضای کافی برای تجارت همراه با ادامه تعامل دیپلماتیک با تهران دلیل کافی برای پایبندی رهبران ایران به مفاد توافق نامه را فراهم کرد.

این محاسبه بسیار مبهم می تواند تغییر کند. ایالات متحده و عربستان سعودی امیدوارند که این تحریم ها ایران را مجبور به تغییر رفتار کند یا از تغییر رژیم حمایت کند زیرا فشار اقتصادی بر مردم ایران تأثیر می گذارد.

خصومت بین عربستان و ایران در سراسر خاورمیانه ، از یمن تا لبنان در حال گسترش است. هر یک از این درگیری ها می تواند تشدید شود. یمن احتمالاً خطرناک ترین است. اگر یک موشک حوثی در یک شهر سعودی تلفات جانی وارد کند یا حوثی ها اعزام های تجاری بین المللی را در دریای سرخ هدف قرار دهند - حرکتی که مدتهاست آنها را تهدید می کنند - درگیری می تواند وارد مرحله بسیار خطرناک تری شود.

در سوریه ، اسرائیل تاکنون ماهرانه در هدف قرار دادن اهداف ایران بدون ایجاد جنگ گسترده تر مهارت داشته است. ایران ، بدون شک از هزینه بالقوه چنین تشدید آگاه است ، حساب می کند که می تواند چنین حملاتی را بدون به خطر انداختن عمیق ترین منافع و حضور طولانی مدت خود در سوریه جذب کند. اما تئاتر سوریه شلوغ است ، تحمل ایران نامحدود نیست و احتمال اشتباه محاسبه یا حمله اشتباه همچنان خطرناک است.

ترور خاشوگی در اکتبر انتقادات ایالات متحده از سیاست خارجی عربستان و حمایت بی قید و شرط واشنگتن را افزایش داد. با کنترل دموکرات ها بر مجلس ، این احساسات در سال آینده شدت خواهد گرفت. تنها می توان امیدوار بود که این امر منجر به فشار آمریكا به ریاض برای پایان دادن به جنگ در یمن و بررسی بیشتر كنگره در مورد سیاست های تشدید آمریكا و عربستان سعودی شود.

سوریه

در پایان سال 2018 ، به نظر می رسد درگیری های سوریه در همان مسیر ادامه داشته باشد. به نظر می رسید که رژیم بشار اسد با کمک ایران و روسیه در نبرد خود علیه مخالفان پیروز خواهد شد. جنگ علیه دولت اسلامی به پایان رسیده بود. بازیگران خارجی تعادل شکننده ای را در مناطق مختلف کشور حفظ کردند: بین اسرائیل ، ایران و روسیه در جنوب غربی. روسیه و ترکیه در شمال غربی و ایالات متحده و ترکیه در شمال شرقی اما با تماس تلفنی اواسط ماه دسامبر با رجب طیب اردوغان ، رئیس جمهور ترکیه و اعلام خروج نیروهای آمریکایی ، ترامپ این توازن را برعکس کرد. احتمال درگیری خونین ترکیه ، متحدان سوری آن ، کردهای سوریه و رژیم اسد را افزایش داد. با این کار ، به طور بالقوه با دامن زدن به هرج و مرج موجود در آن ، به دولت اسلامی روحیه تازه ای بخشیده است.

سیاست قبلی دولت ترامپ برای حفظ حضور نظامی در سوریه به طور نامحدود همیشه دارای ارزش سوال برانگیز بود. مشخص نبود که 2.000 نیروی آمریکایی چگونه می توانند نفوذ ایران را مهار کنند یا فشار قابل توجهی بر رژیم اسد ایجاد کنند. جنگ با دولت اسلامی به پایان نرسیده و نگه داشتن نیروهای آمریکایی در زمین ضروری به نظر نمی رسد. گفته شد ، یک عقب نشینی عجولانه خطر بزرگی را به همراه دارد: این واحدهای حفاظت از خلق (YPG) - گروه مسلح تحت سلطه کردها که با نیروهای آمریکایی علیه دولت اسلامی همکاری کردند و اکنون حدود یک سوم خاک سوریه را کنترل می کنند - به طور خطرناکی ترک خواهد شد. در معرض قرار گرفتن

YPG ممکن است با حمله ترکیه (که آن را یک سازمان تروریستی به دلیل وابستگی به حزب کارگران کردستان یا پ ک ک) می داند یا از طرف رژیم اسد (که هدف آن برقراری مجدد کنترل بر کل کشور از جمله شمال شرقی غنی از نفت). در صورت بروز چنین اختلالی ، دولت اسلامی می تواند از فرصت استفاده کرده و بخشی از سرزمینهای خود را در دو سال گذشته از دست داده و دوباره بدست آورد.

هر دو ایالات متحده و روسیه علاقه به جلوگیری از مبارزه در کل برای خاک سوریه به دلیل حکومت اسلامی در معرض خطر و چرا (از نقطه نظر روسیه) می تواند منجر به ترکیه کنترل تعداد بیشتری از سرزمین متحد در مسکو.

واشنگتن و مسکو باید ترکیه را متقاعد کنند که حمله ای به قلمرو تحت کنترل شبه نظامیان YPG انجام ندهد ، YPG را متقاعد کند که مشخصات مسلحانه خود را کاهش دهد و توافق نامه دمشق و YPG را که شامل بازگشت دولت سوریه به شمال شرق متحد است ، تسهیل کند. درجاتی از خودگردانی کردها در منطقه. چنین نتیجه ای به سوریه اجازه می دهد تا با محدود کردن اقتدار و قدرت آتش YPG و محافظت از کردها در برابر حملات نظامی ، حاکمیت خود را احیا کند.

نیجریه

نیجریه ها در ماه فوریه 2019 به انتخابات ریاست جمهوری انتخاب خواهند کرد تا رئیس جمهور و یک مجلس جدید فدرال را انتخاب کنند و دوباره در ماه مارس برای انتخاب فرمانداران و قانون گذاران دولت. انتخابات نیجریه به طور سنتی خشن است و شرایط این بار به ویژه قابل اشتعال است.

جنگ بین رئیس جمهور فعلی محمدو بوهاری و رقیب اصلی وی ، معاون رئیس جمهور سابق آتیکو ابوبکر ، بسیار خونین خواهد بود. روابط بین دولت بوهاری ، کنگره مترقی و حزب دموکراتیک خلق ابوبکر - که به مدت 16 سال تا زمان به قدرت رسیدن بوهاری حکومت می کرد - در پایتخت به همان سختی است که در سراسر کشور وجود دارد. اختلافات بین بوهاری و رهبران دو مجلس پارلمان بودجه کمیسیون انتخابات و نهادهای امنیتی را به تأخیر انداخت و مانع آماده سازی انتخابات شد. بی اعتمادی مخالفان به کمیسیون و نیروهای امنیتی خطر اعتراضات را در هنگام رای گیری و پس از آن افزایش می دهد. چنین اعتراضاتی سابقه مشکل دارد: تظاهرات پس از نظرسنجی 2011 به حمله به اقلیت ها در شمال نیجریه تبدیل شد ، که در آن بیش از 800 نفر کشته شدند.

انتخابات علاوه بر چالش های دیگر است. سطح جرایم خشن و ناامنی عمومی در بیشتر مناطق کشور همچنان بالا است. غیرنظامیان در مناطقی از شمال شرقی بار اصلی درگیری وحشیانه بین نیروهای دولتی و شورشیان اسلامگرا بوکو حرام را به دوش می کشند. به نظر می رسد یک جناح مبارز ، معروف به استان دولت اسلامی آفریقای غربی ، در حال پیروزی است. خشونت در کمربند میانی نیجریه در سال گذشته بین چوپان های عمدتا مسلمان و کشاورزان مسیحی عمدتا به سطوح بی سابقه ای منجر شد و منجر به کشته شدن حدود 1.500 نفر شد. اگرچه خونریزی در ماه های اخیر آرام شده است ، اما روابط بین جامعه ، به ویژه بین مسلمانان و مسیحیان ، در این مناطق تضعیف شده است ، که با توجه به اینکه آرا از آنجا می تواند رای ملی ریاست جمهوری را تحت تأثیر قرار دهد ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

در حال حاضر ، سیاستمداران برای اهداف انتخاباتی ، از جمله استفاده از زبان مبتنی بر هویت مبتنی بر التهاب علیه رقبا ، به اختلافات دامن می زنند. با وجود عصبانیت در عدم تحقق وعده های پاکستان برای پاک سازی آلودگی های نفتی ، ایجاد زیرساخت ها و افزایش سرمایه گذاری های اجتماعی در سال های اخیر

اولویت اصلی دولت باید پرهیز از بحران انتخاباتی با تقویت امنیت در کشورهای آسیب پذیر و اقدامات لازم برای اطمینان از عملکرد بی طرفانه نیروهای امنیتی در حالی باشد که همه طرف ها متعهد به انجام کارزارهای مسالمت آمیز و رسیدگی به اختلافات هستند. به روشی قانونی

جنوب سودان

از زمان شروع جنگ داخلی سودان جنوبی در پنج سال پیش ، 400.000 نفر جان خود را از دست داده اند. در ماه سپتامبر ، رئیس جمهور سالوا کییر و رقیب اصلی وی ، معاون سابق رئیس جمهور ، توافق نامه ای را برای آتش بس و حکومت مشترک تا انتخابات 2022 امضا کردند.

این توافق - حداقل در حال حاضر - منافع دو متخاصم و روسای جمهور عمر البشیر سودان و یووری موسیونی از اوگاندا ، دو رهبر منطقه با بیشترین نفوذ در سودان جنوبی را تأمین می کند. بیش از هر چیز خشونت را کاهش داد. در حال حاضر ، این دلیل کافی برای حمایت از معامله است.

با پیش بینی انتخابات در سال 2022 ، این معامله رقابت کییر و ماچار را تا آن زمان تداوم می بخشد و زمینه را برای یک مسابقه دیگر فراهم می کند. همچنان نگران کننده ترین و موافقت نامه های امنیتی برای جوبا ، پایتخت ، و همچنین برنامه هایی برای متحد کردن یک ارتش ملی ، همچنان مورد مناقشه است.

در همین حال ، در سودان ، بشیر با چیزی روبرو می شود که می تواند یک چالش جدی برای حکومت خودش باشد. در اواسط ماه دسامبر ، معترضان به دلیل گرانی در بسیاری از شهرها به خیابان ها ریختند و از رئیس جمهور خواستند که از قدرت کناره گیری کند.

در نهایت، اهدا کنندگان، که از سرمایه گذاری های معوق که در گذشته شکست خورده اند، مشتاقانه منتظر ثبات بیشتری هستند. ایالات متحده که اخیرا دیپلماسی غرب در سودان جنوبی را رهبری کرد، به عقب برگشت. دیگران منتظر دیدن مراحل ملموس Kiir و Machar قبل از باز کردن چک لیست خود هستند.

این احتیاط قابل فهم است اما اگر این توافق ناکام بماند روشن نیست که چه چیزی آن را جایگزین می کند و کشور می تواند با خونریزی گسترده به هرج و مرج تبدیل شود.

کامرون

بحران در مناطق آنگلوفون کامرون در آستانه تشدید جنگ داخلی و بی ثباتی کشوری است که روزگاری جزیره ای شاد در منطقه ای آشفته محسوب می شد.

از سال 2016 که معلمان و وکلای آنگلوفون در خیابان ها به اعتراض به استفاده خزنده فرانسه در سیستم های آموزشی و حقوقی اعتراض کردند ، سرعت بحران به طور مرتب افزایش یافته است. تظاهرات آنها به اعتراضات گسترده تری در مورد حاشیه سازی اقلیت آنگلوفون کامرون تبدیل شده است که حدود یک پنجم جمعیت این کشور را نشان می دهد. دولت از تأیید گلایه های انگلیسی زبانان امتناع ورزید و نیروهای امنیتی با دستگیری فعالان با خشونت اعتراضات را سرکوب کردند. این واکنش بیشتر به خشم آنگلوفون در دولت مرکزی دامن زد.

اکنون تقریباً 10 شبه نظامی تجزیه طلب با نیروهای دولتی می جنگند ، در حالی که دو سازمان از خارج از کشور راهنمایی می کنند: دولت موقت آمابازونیا (نام ادعایی دولت خودخوانده آنگلوفون) و شورای حکومتی آمبازونیا. جدایی طلبان نه تنها علیه نیروهای امنیتی کامرون ، بلکه همچنین علیه گروههای "دفاع از خود" طرفدار دولت فراخوانده می شوند. باندهای تبهکار در مناطق انگلیسی زبان از هرج و مرج برای گسترش تجارت خود استفاده کرده اند.

طبق تخمین های گروه بحران بین الملل ، در حال حاضر حدود 200 سرباز ، ژاندارم و افسر پلیس با حدود 300 زخمی کشته و بیش از 600 جدایی طلب کشته شده اند. حداقل 500 غیرنظامی جان خود را از دست دادند. سازمان ملل 30.000،437.000 پناهنده آنگلوفون در نیجریه و XNUMX،XNUMX آواره داخلی در کامرون را محاسبه می کند.

با خنثی سازی بحران، اقدامات لازم برای تقویت اعتماد به نفس لازم خواهد بود. اینها شامل انتشار حکومت همه زندانیان سیاسی، از جمله رهبران جدایی طلب، تعهد در هر دو طرف برای اجرای آتش بس و حمایت از یک کنفرانس انگلیسی زبان برنامه ریزی شده، که اجازه می دهد زبان انگلیسی به انتخاب رهبران برای نشان دادن آنها در مذاکرات. این مراحل می تواند راه را برای مذاکرات بین دولت و رهبران انگلیسی زبان، و سپس بعضی از شکل گیری گفتگوی ملی که گزینه هایی برای تمرکززدایی یا فدرالیسم در آن قرار دارد، هموار کند.

مقامات کامرونی در اواسط ماه دسامبر هنگامی که 289 زندانی آنگلوفون را آزاد کردند ، یک اقدام خوشامد انجام دادند ، اگرچه صدها نفر از جمله رهبران جدایی طلب ، هنوز در پشت میله های زندان هستند. مشخص نیست که آیا این تغییر واقعی دولت را نشان می دهد ، که به نظر می رسد تصمیم گرفته است شورشیان را خرد کند و نه به نگرانی های آنگلوفون بپردازد. بدون یک سازش معنادار و متقابل ، کامرون خطر دارد که به درگیری مهم و بی ثبات برسد.

اوکراین

جنگ در اوکراین همچنان ادامه دارد. الحاق کریمه در سال 2014 توسط روسیه و پشتیبانی متعاقب آن از جدایی طلبان در منطقه دونباس شرقی اوکراین برای همه جهان ترسناک است. آخرین نقطه اشتعال دریای آزوف است ، جایی که کشتی های روسی و اوکراینی در ماه نوامبر با هم برخورد کردند و روسیه به طور م effectivelyثر دسترسی به تنگه کرچ در دهانه دریا را مسدود کرد.

همانطور که کیف می بیند ، حمله به کشتی های نظامی اوکراین و ربودن دوازده ملوان اوج تلاش ماه های روسیه برای بیرون راندن کشتی اوکراین از آن آب ها است ، با نقض پیمان دو جانبه 2003 که تضمین ناوبری رایگان برای هر دو است. کشورها. مسکو ادعا می کند کشتی ها در حال ورود به آبهای ساحلی آن هستند و رئیس جمهور اوکراین پترو پوروشنکو پیش از انتخابات ریاست جمهوری که قرار است در مارس 2019 برگزار شود ، برای تقویت پشتیبانی غرب و پایگاه ملی خود درگیری ایجاد کرد. تلاش های بعدی پوروشنکو برای معرفی حکومت نظامی کمکی نکرد. کرملین ، همراه با منتقدان داخلی رئیس جمهور ، آن را به عنوان یک بدلکاری سیاسی به تصویر کشید. در هر صورت ، این حادثه به وضوح تمایل تازه کشف شده مسکو به استفاده آشکار از زور علیه اوکراین را برجسته کرد.

در همین حال ، جنگ در Donbass ادامه دارد و غیرنظامیانی که در خط مقدم جبهه زندگی می کنند ، که توسط کیف و تجزیه طلبان رها شده اند ، هزینه می کنند. نه اوکراین و نه روسیه اقدامی برای پایان دادن به جنگ انجام نداده اند. کیف از انتقال قدرت به دونباس امتناع می ورزد - کاری که متعهد شده است به عنوان بخشی از توافق نامه های مینسک که راهی برای پایان جنگ ایجاد می کند انجام دهد - تا زمانی که روسیه اسلحه و پرسنل را از مناطق جدا از جدایی طلبان خارج کند ، که که مسکو تمایل کمی برای انجام آن نشان می دهد. پیشنهادات مربوط به مأموریت های احتمالی صلح هنوز به راحتی قابل اجرا نبوده است.

کیف احتمالاً قبل از انتخابات حرکت نخواهد کرد (جدا از رأی گیری ریاست جمهوری ، نظرسنجی های پارلمان پیش از پایان سال پیش بینی می شود). روسیه می تواند تسلط خود را در مناطق جدایی طلبانه کاهش دهد ، اما بعید است به این زودی ها از نفوذ در Donbass دست برد. انتخابات اوکراین یا تحولات داخلی در روسیه می تواند فرصت هایی را برای روند صلح فراهم کند. اما همانطور که آزوف نشان می دهد ، خطر تشدید همیشه وجود دارد.

ونزوئلا

ونزوئلا که محل ذخایر عظیم نفتی است ، باید به همسایگان خود حسادت کند ، با این وجود انفجار این کشور تهدید به ایجاد بحران منطقه ای است.

اقتصاد ونزوئلا در حال سقوط آزاد است ، و تأثیر اجتماعی مخربی دارد. فقر و سو mal تغذیه بیداد می کند. بیماری هایی که یک بار ریشه کن شدند ، مانند دیفتری ، دوباره برگشته اند. حدود 3 میلیون نفر از 31 میلیون ونزوئلایی کشور را ترک کرده اند ، عمدتا به کلمبیا و سایر کشورهای همسایه. سازمان ملل پیش بینی می کند تا پایان سال 5,3 این تعداد به 2019 میلیون نفر برسد.

گروه حاکم رئیس جمهور نیکولاس مادورو ، که اقتصاد را سو mis مدیریت کرده است ، اکنون از پذیرش رنج ونزوئلا سر باز می زند و کمک های بشردوستانه را نمی پذیرد. دولت نهادهای کشور را برچیده ، مجلس را سلب کرده و مخالفان را کنترل کرده است. در تاریخ 10 ژانویه 2019 ، مادورو دوره دوم خود را آغاز خواهد کرد ، اگرچه مخالفان داخلی و بسیاری از جهان خارج ، انتخاب مجدد او را معتبر می دانند. با این وجود مخالفان با اختلافات داخلی فلج شده و گروهی عمدتاً در تبعید هستند که از قدرتهای خارجی می خواهند تا مادورو را با زور سرنگون کنند.

همسایگان ونزوئلا با مشکل هجوم مردم در حال فرار از کشور روبرو هستند. فشارسنج بی تابی در آمریکای لاتین ، موقعیت لوئیز آلماگرو ، دبیر کل سازمان ایالت های آمریکا است. سپتامبر گذشته وی گفت که منطقه "نباید هیچ گزینه ای" را حذف کند ، حتی گزینه نظامی. دولت ترامپ نیز اشاره های مشابهی را ارائه داده است. چنین سخنرانی می تواند فقط این باشد و یکی از شدیدترین منتقدان مادورو ، ایوان دوکه ، رئیس جمهور جدید کلمبیا ، آن را در ماه اکتبر رد کرد زیرا اقدامات نظامی خارجی می تواند هرج و مرج بیشتری ایجاد کند.

گزارش ، "10 منطقه جهان در معرض خطر درگیری برای سال 2019"