مدرسه ای که باید بیاید تأملات در حاشیه توسط استفانیا کاپوگنا

مدرسه ای که باید بیاید تأملات در حاشیه توسط استفانیا کاپوگنا

(توسط Stefania Capogna) "فرهنگ دیجیتال برای سازمانهای آموزشی. رهنمودها برای معلمان و مgenciesسسات آموزش و پرورش "(1) نتیجه نهایی تحقیق انجام شده در دوره سه ساله 2016-2019 برای تحقق پروژه DECODE" توسعه رقابتها در عصر دیجیتال است. مهارت ها ، بهترین شیوه ها و آموزش در قرن 2 ». پروژه ای که در قالب یک مشارکت استراتژیک در زمینه آموزش ، در چارچوب یک پروژه اراسموس + KA2016 (1-02-IT201-KA024234-2) انجام شده است. (XNUMX)

هدف اصلی از این پروژه تمایل به شروع بحث در مورد آزمایش واقعی / اختلاط فناوری اطلاعات و ارتباطات در شیوه های تدریس ، با هدف ورود به جعبه سیاه فضای آموزشی برای درک چگونگی تبدیل دیجیتال سیستم روابط از طریق آن زمینه و روند رشد و آموزش شخصی توسعه می یابد.

نقطه شروع تحقیق در این ایده پیدا می شود که آگاهی از وضعیت هنر در استفاده از دیجیتال برای اهداف آموزشی اساسی است: اطلاع رسانی به سیاست های آموزش با توجه به گزینه های استراتژیک جهت در دیجیتال در مدرسه؛ تأمل را در مدل آموزش مورد انتظار تأمین کنید. با چالش های قرن بیست و یکم روبرو شوید. چالش هایی که از ما می خواهد بدون برخورد با تعصب ، با معنای و ارزش فن آوری های دیجیتال برای آموزش یکپارچه انسان و برای تجدید فرآیندهای سازمانی و تولید محور انقلاب صنعت ، به صورت جدی و انتقادی بپردازیم.

این پروژه در اواخر آگوست 2019 بسته شد و نتایج اصلی تحقیق از طریق یک فضای آنلاین اختصاصی (http://decode-net.eu/) در دسترس قرار گرفت ، که از این طریق می توانید به کلیه مواد تولید شده دسترسی پیدا کنید.

حتی اگر تنها چند ماه نگذشته باشد ، به نظر می رسد به دنبال اجبار تحمیل شده توسط قفل اورژانس Covid 19 در مدرسه و دانشگاه ، عصر یخبندان است. اما دقیقاً به همین دلیل لازم است تا از "معلومات" دیجیتالی فاصله بگیریم که کل سیستم آموزشی (و نه تنها) آن را پشت سر گذاشته است ، تا به صورت جدی انتقادی راجع به حل نشده و هرگز کاملاً درک نشده مشکلاتی که از راه دور یادگیری تنها برجسته کرده است. و تشدید شده است

پروژه DECODE با هدف بازسازی نیز در یک کلید مقایسه ای:

  • کاربردها ، روشها و متداول ترین شیوه های استفاده در بین معلمان مدارس از همه سطوح و مقاطع ، در تقویت و ادغام فنون یادگیری و دانش (TAC).
  • چارچوب مهارتها و نيازهاي آموزشي كه مشخصه آموزش حرفه اي در عصر ديجيتال است ، به منظور حمايت از تصميمات استراتژيك در مورد آموزش ، به روز كردن و همراهي با آنها.
  • پروفایل های صلاحیت نوظهور ، ناشی از تغییرات مشاهده شده در الگوی جدید آموزشی.

این مسیر با یک اقدام آموزشی- مداخله ای ، با هدف جلب فعال کردن "یادگیری تحول گرا" و "جامعه تمرین" بر اساس تقویت عمل بازتابی ، ارزیابی خود ، به پایان رسید. ارزیابی و یادگیری همسالان؛ زیرا حرفه ای بودن تدریس یک بار و برای همیشه به دست نمی آید بلکه در طول زندگی پرورش می یابد.

پایین دست اضطراری Covid 19 و حرکت آنلاین همه فعالیتهایی که تا چند ماه پیش غیرممکن به نظر می رسید ، اگر نه در صورت نامنظم ، متوقف کردن نگاه به وضعیت شروع ضروری به نظر می رسد ، برای جلوگیری از خطر "ترخیص گمرک" دیجیتالی به عنوان نوعی پناهگاه برای همه شرارتها ، از طریق بی اهمیت کردن کنش آموزشی و از بین رفتن حس نگرش جامع و سیستمیک یک رابطه بنیادی برای موضوع و جامعه.

این پروژه با هدف ارتقاء دانش بهتر از استفاده از دیجیتال در شیوه های حرفه ای و آموزشی ، با هدف رهگیری ، به اشتراک گذاری ، تقویت و انتشار شیوه های خوب موجود در مدارس ، برای فعال کردن فرآیندهای نوآوری با فضیلت از درون "، و به کسانی که هر روز این کار را انجام می دهند ، با اشتیاق و فداکاری صدا و احترام کنید.

این مسیر طولانی تحقیق با انتشار نهایی که برجسته ترین مراحل کار انجام شده است ، با هدف مشخص کردن عوامل شباهت و تفاوت ها ، نقاط قوت و ضعف ، چشم انداز توسعه و تهدیدها ، که بر وزن دنیای مدرسه ، در مقایسه با چالش دیجیتال. دیدگاهی که همراه با تجزیه و تحلیل است ، ماهیتی توصیفی- تفسیری دارد ، با هدف درک تنش هایی که در زندگی روزمره اقدام آموزشی ساکن است ، جستجوی راه حل های جدید و شناسایی پیشنهادات مفید برای "ناوگان" سطح نه یک کار تنبیهی ، نه جستجوی افراد مقصر برای فداکاری یا مسئولیت توزیع بلکه تلاش برای آگاهی از روشهای روزمره ، به منظور پشتیبانی از مسیر رسیدن به چالش های جدیدی که در انتظار ما است.

با مراجعه به سایت پروژه برای کسب اطلاعات بیشتر ، ما در این سهم کوتاه به یک نمایش خلاصه خواهیم پرداخت که به تشریح وضعیت هنری قبل از کووید می پردازد. و گرچه بسیاری می گویند که سه ماه اجباری یادگیری از راه دور بیش از ده سال سرمایه گذاری و آموزش ایجاد کرده است ، وضعیت عزیمت و مشکلات سیستم که اورژانس در آن پیوند خورده است را نمی توان نادیده گرفت.

در حقیقت ، نتایج تحقیقات ملی برخی از "محدودیت ها" را برجسته کرده است که با سیاست های کشورهای مختلف شریک پروژه فراتر است: فقدان چشم انداز و یک چارچوب ملی واحد برای حمایت از سیاست های دیجیتالی. عدم وجود یک هماهنگی ملی در موضوع نوآوری دیجیتال ، همراه با تقسیم مسئولیت ها و شایستگی ها ، و نه تنها در رابطه با مدارس ؛ مشکل در استفاده بهینه از تجربیات با فضیلت و خارج شدن از منطق توقف و حرکت با پروژه ها. عدم سرمایه گذاری بومی در مدرسه. مشکل در درک نیازهای واقعی همراهی مدیران و معلمان مدارس ، در مورد اینکه چگونه دیجیتال می تواند سازمان مدرسه و پیمان آموزشی بین مدرسه-دانش آموزان-خانواده ها را تغییر دهد.

ادغام فن آوری های دیجیتال در محیط و فرایند یاددهی - یادگیری محدود نیست ، همانطور که در شرایط اضطراری غیر معمول انجام شد ، فقط انتقال فعالیت های سنتی انجام شده در کلاس در محیط های آنلاین است. ، اما نیاز به یک برنامه ریزی کلی فرهنگی و تعلیمی-سازمانی است. اگرچه قابلیت دسترسی محدودیت تعیین کننده ای است که نمی توان آن را نادیده گرفت ، اما صرفاً با سرمایه گذاری در بعد فنی ، کیفیت آموزش-یادگیری بهبود نمی یابد. نقش واسطه ای مربیان (معلمان ، والدین ، ​​بزرگسالان مرجع) و اتحاد آنها با توجه به هدف / ارزش آموزشی ، بیش از هر زمان دیگری مهم است ، همانطور که تجربه تعلیق فعالیتهای عادی نیز نشان داده است. اما اقدام آموزشی و انتخابهای تعلیمی - روش شناختی مرتبط ، نمی تواند بر اساس اصول انتزاعی در خلا صورت گیرد ، بلکه باید با میراث تعیین شده توسط عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و محلی گفتگو کند و باید شروع شود نيازها و منابع موجود در زمينه هايي كه عمل تربيتي براي اقدام به آنها فراخوانده مي شود. و اگر از مدرسه خواسته شود یک برنامه عملیاتی ایجاد کند ، اهداف قابل تأیید را برای دستیابی به آن مشخص کند ، سازوکارهایی برای نظارت ، ارزیابی و تضمین کیفیت ایجاد کند ، همچنین درست است که "سیاست خرد" مدرسه آن حرکت می کند در یک چارچوب حاکمیت با تنظیمات متغیر و دو قطبی ، که بین سطح مرکزی و میانی کشیده شده است ، که در آن حاشیه استقلال شناخته شده برای آن همیشه با طیف مسئولیت های منتسب به آن مطابقت ندارد. به همین دلیل لازم است که چارچوب مسئولیتهای مختلف را برای حرکت به سمت یک هدف مشترک به روشی واحد دوباره ترکیب کرد.

این نظرسنجی که از طریق تحقیق DECODE انجام شده است ، در مجموع 2652 معلم را شامل می شود که به طور داوطلبانه و رایگان در نظرسنجی آنلاین شرکت می کنند (ایتالیا: 937 ؛ اسپانیا: 693 ؛ رومانی 401 ؛ فنلاند: 366 ؛ انگلستان: 255). هدف س questionsالات پرسشنامه ، کاوش در چهار زمینه اصلی بود: تمرین تدریس روزانه در رابطه با تجهیزات تکنولوژیکی ارائه شده توسط مدرسه ؛ استفاده عینی از فن آوری ها و منابع شخصی در عمل حرفه ای و آموزش روزانه ؛ ثروت تجربه و مهارت معلمان. مرتبط ترین تجربیات یک نقطه مرجع اساسی چارچوب صلاحیت دیجیتال برای مربیان (DigCompEdu) بود که از طریق آن معلمان درگیر توانستند مهارت های دیجیتالی خود را ارزیابی کنند. بدون پرداختن به جزئیات نتایج تحقیق ، ما در اینجا فقط عناصری را که به نظر می رسد بیشتر مطابق با چالش لحظه ای است ، خلاصه می کنیم ، به ویژه بر اوضاع ایتالیا تمرکز می کنیم. در این راستا ، ما بر روی نتایج تجزیه و تحلیل آماری تمرکز خواهیم کرد ، تا پروفایل های غالب را که از طریق آنها آژانس آموزشی در مقایسه با دیجیتال بیان می شود ، شناسایی کنیم. بر اساس جمعیت پاسخ دهندگان می توان سه مشخصات را تشخیص داد.

پروفایل 1 (خوشه 1: 295 معلم) با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات باقیمانده در تمرین تدریس متمایز می شود ، گرچه داشتن مهارت های دیجیتالی و استفاده از فناوری ها برای استفاده حرفه ای و شخصی ، اما آنها در شیوه های تدریس گنجانیده نمی شوند ، مگر در واقع ، در روش باقیمانده جهت گیری غالب با توجه به نحوه رابط دیجیتال در این مورد ، به نظر می رسد بر تعامل مبتنی بر منطق انتقال اطلاعات / محتوا تمرکز دارد. در حالی که به نظر می رسد در عملکرد خود به عنوان واسطه گر دانش ، از ویژگیهای خاصی برای پشتیبانی و یکپارچه سازی عملکرد انتقال توسط معلم استفاده نمی شود.

مشخصات 2 (خوشه 2: 277 معلم) با استفاده گسترده از فن آوری های اساسی دیجیتال ، با توجه ویژه به ترویج فعالیت های خلاقانه و مشارکتی مشخص می شود. اگر ببینیم که چگونه از فناوری اطلاعات و ارتباطات در عملکرد رابط آنها استفاده می شود و به ما امکان می دهد ظرفیت خود را برای عمل / تفسیر و دانش گسترش دهیم ، به نظر می رسد جهت گیری هدایت شده از ارزش منتسب به تعامل و رابطه ، همچنین برای اهداف یادگیری ظهور می یابد. بعد تأمل برانگیز با هدف توانمندسازی خود و دستیابی / ساخت دانش جدید. این تفاوت باعث ایجاد نوع منابع فنی مورد استفاده نمی شود بلکه متدولوژی و اهداف آموزشی با آن اتخاذ می شود.

سرانجام ، مشخصات 3 (خوشه 3: 228 معلم) با استفاده شایع از فن آوری های پیشرفته دیجیتال مشخص می شود. در این حالت ، این شبکه عمدتاً به عنوان "مکانی" برای توسعه خود و فرصت های تفریحی ، با تمایل به استفاده از منابع دیجیتالی برای ارتقاء فعالیتهای مشترک برای اهداف آموزشی ، تجربه می شود.

نتایج کلی کار ، حاکی از وجود یک "نوآوری دو سرعته" و تداوم تنش متضاد بین نوآوری و سنت است. از یک سو ، تمایل به سازگاری استراتژی ها و شیوه های تلفیقی توسط بدن حرفه ای مشاهده می شود. از سوی دیگر تلاش برای آزمایش راه حل های نوآورانه ، ایجاد دانش جدید و توسعه مهارت های جدید.

واضح است كه اورژانس چند ماه گذشته روی سیستمی پیوند خورده است كه اگرچه با تاخیر و مشكلات زیادی همراه بود ، از ابتدا شروع نشده است. دلیل اینکه چرا ، در یک زمان کوتاه با وجود همه مشکلات ذکر شده در بسیاری از قسمت ها ، ما موفق شدیم مجدداً از حداقل روند انتقال دانش بازآفرینی کنیم ، ناگزیر دو عملکرد اساسی دیگر را که مدرسه در آموزش شخص به آن کمک می کند ، از نو بسازیم: بعد ذهنی شدن و جامعه پذیری ، برای تأیید خود فرد و جمعی ضروری است.

آنچه ما می توانیم از این تحقیق یاد بگیریم ، همچنین سعی در طراحی یک عادی جدید پس از Covid است ، این است که در اکثر موارد نشان داده شده ، در همه کشورهای درگیر ، یادگیری با توجه به استفاده از فن آوری دیجیتال در آموزش از طریق مسیرها انجام می شود. از خود اجتماعی شدن ، عمدتا در زمینه های غیررسمی ، در جوامع حرفه ای ، اغلب مجازی ، یا پیرامون پروژه ها ، اهداف و ارزش های مشترک جمع شده ، و شواهدی از تجارب فضیلت پراکنده تکه تکه و تلاش برای ایجاد سیستم و انبوه را بازی می کند انتقاد در همان زمان ، نتایج تحقیق نشان می دهد که دشواری رهگیری آن م componentلفه از دانشکده که تمایل کمتری به حضور در فضاهای شبکه های اجتماعی / جوامع برای پیشرفت حرفه ای دارد و در محیط های یادگیری آنلاین احساس راحتی کمتری می کند. . بنابراین ، این م componentلفه ای است که می تواند نقش خود را در تنهایی ، و نداشتن فرصت کافی برای افزایش مهارت و حرفه ای بودن ، حفظ کند.

در حقیقت ، حرفه ای بودن معلم نه به کسب دانش و مهارت های کاملاً انضباطی و نه در محدوده فیزیکی کلاس و وسایل تشریفاتی و نمایشی که همراه با یک کلاس سنتی کلاس است خاتمه می یابد.

معلم به طور فزاینده ای مورد نیاز است:

  • طراحی محیط و مسیرهای کشف و ساخت دانش؛
  • محیط ها و فرایندهای یادگیری شخصی ، فردی و جدا از هم را مدیریت کنید ، که مخاطبان دانش آموزانی هستند که تعداد زیادی از درخواست ها و مشکلات حل نشده را به مدرسه می آورند (به لطف فرآیندهای آموزش انبوه) ، حتی تصور نمی شود فقط بیست سال پیش.
  • هنر یک ارزیابی قدرتمند را تمرین کنید که به همه امکان می دهد تا منابع شخصی خود را برای استفاده از یک شهروندی فعال و مسئولانه فعال کنند تا در سناریوی چالش های توسعه جهانی و پایدار عمل کنند.
  • کسب دانش و مهارت در مدیریت ارتباطات بین فردی ، گروهی ، سازمانی و فرآیندی ، همچنین در محیط های دیجیتال.
  • بخاطر داشته باشید اگر این اقدام آموزشی درگیر ارتباط استاد - دانشجو نباشد ، این همه فایده ای ندارد. نه رابطه معلم و یادگیرنده حساس و غیرشخصی ، بلکه رابطه اصیل و عمیق است که بر اساس شناخت همدلی از دیگری بنا شده است ، و بنابراین همیشه بی نظیر و متفاوت است.

همه اینها با DaD قابل جایگزینی نیست و هیچ فناوری دیجیتالی ندارد ، اما خبر خوب این است که در تضاد با آن نیست. می توان فرض کرد که دیجیتالی چه فایده ای دارد که هر از گاهی بر اساس نیازهای خاصی که هر موضوع / زمینه با خود به همراه دارد ، در این بستر ارزش-روششناختی ارائه دهد.

نتیجه گیری می کنیم ، بنابراین ، مسئله این نیست که آیا معلم می داند چگونه از فن آوری های دیجیتال در تمرین استفاده کند ، بلکه به منظور تجدید نظر و استفاده مجدد از مسیرهای سوم اجتماعی است که در شکل گیری عادت و اخلاق حرفه ای ضروری است. در همه سطوح ، در هزاره سوم تدریس می کند. کاهش مشکلات لحظه ای به مشکلات مدرسه امری پیش پا افتاده و سخاوتمندانه است. مدرسه یک موضوع انتزاعی و نامشخص نیست. این مدرسه "جامعه ای با مسئولیت مشترک" است ، همه ما ، هر یک از ما ، هر کدام نقش خود را به عنوان خصوصی و دولتی داریم. هر یک در دفاع از ارزش یک مدرسه و یک حرفه ، اختصاص داده شده به مراقبت از بهترین منابع ، فرزندان ، جوانان ما که در آن سرمایه گذاری می کنند. به همین دلیل است که دیگر هیچ بازگشایی مدرسه و سرمایه گذاری در DDA وجود ندارد ، که می تواند فرهنگ نوین "شبکه" را نادیده بگیرد ، قادر به بازآفرینی در مناطق - و نه تنها - شبکه های پایدار (دانشگاه دانشگاه - جامعه مدنی) نهادهای محلی و ملی) ، و برای سرمایه اجتماعی ، جهت هدایت پروژه آموزشی به سمت تغییرات تحمیل شده توسط انقلاب دیجیتال که در آینده فوری و در آینده نزدیک ، چالشهای بسیار گسترده تری از DDA بر ما تحمیل می کند.

Stefania Capogna دانشیار و مدیر مرکز تحقیقات فناوری های دیجیتال ، آموزش و جامعه ، دانشگاه پردیس لینک و رئیس رصدخانه آموزش دیجیتال AIDR

 

توجه داشته باشید

  1. نشریه ای که ما از آن گزارش می کنیم خلاصه ای از کار تیم بسیار گسترده تری است که دانشجویان و همکاران در ظرفیت های مختلفی در آن شرکت کردند. یک تشکر صمیمانه برای هر یک از آنها وجود دارد و معلمانی که صبر داشته اند با شهادت خود و تدوین نظرسنجی آنلاین ، در تحقیق شرکت کنند.
  2. شرکای پروژه: بنیاد دانشگاه پردیس پیوند (FLCU) ؛ CRES-IELPO مرکز تحقیقات ، گروه آموزشی - دانشگاه Roma Tre ؛ ANP انجمن ملی مدیران دولتی و متخصصان دبیرستان (ایتالیا) ؛ UOC ، دانشگاه اوبرتا د کاتالونیا (اسپانیا) ؛ اومنیا ، مرجع مشترک آموزش و مرکز منطقه ای اسپو (فنلاند) ؛ IES ، Institutul de Ştiinţe ale Educaţiei (رومانی) ؛ Aspire International (انگلستان)
  3. در مورد پرونده ایتالیایی ، 935 پرسشنامه کامل دریافت شد و تجزیه و تحلیل چند متغیره در مورد این امکان پذیر است.

مدرسه ای که باید بیاید تأملات در حاشیه توسط استفانیا کاپوگنا