(توسط مارکو زاکرا) در 20 و 21 سپتامبر ، همراه با انتخابات اداری منطقه ای و جزئی ، یک همه پرسی عوام فریبانه در مورد کاهش تعداد نمایندگان مجلس برگزار می شود. عوام فریبی ، زیرا - بدیهی است - اکثر ایتالیایی ها بله رأی خواهند داد ، تلخی نسبت به نمایندگان خود ، "قصر" و "هزینه های سیاست" برای نجات و اصلاح مثبت قانون اساسی بسیار قطعی است.
بنابراین نتیجه واضح است ، همچنین به دلیل عدم نیاز به حد نصاب و همه چیز با ضربات معمول درشتی که او از "شکم" استفاده می کند - به جای سر خود - چسبیده است ، بنابراین به این فکر می کند که دفعه دیگر پس از کینه قابل فهم مردم رای بیشتری کسب کند . من 18 سال را در مجلس گذراندم (پنج دوره انتخاب شدم) و بگذارید بگویم که من "ماشین" را به خوبی می شناسم. من به شما اطمینان می دهم که اگر از سر خود به جای شکم خود استفاده می کنید ، می فهمید که کاهش تعداد نمایندگان و سناتورها بدون پرسیدن این سوال که پارلمان چگونه و چرا مجلس کار نمی کند و نمایندگان منتخب ما باید چه خدماتی را انجام دهند ، اهمیت زیادی دارد. اضافه می کنم که این کاهش باعث کاهش کاملا ناچیز هزینه های عمومی (سالانه 2 یورو بیشتر یا کمتر برای ایتالیایی ها می شود !!) زیرا - حتی در اینجا - ما هرگز به پایین نمی رویم تا بفهمیم که هزینه های واقعی و مشکلات پارلمان مثلا چیست. با هزاران کارمندی که اغلب بیشتر از معاونین درآمد دارند شروع کنید.
یک پس انداز مضحک در مقایسه با میلیاردها یورو که توسط دولت دولتی برای انتخاب های گران و بی فایده از بانک های جدید آزولینا گرفته تا جنگلبانان سیسیلی هزینه شده است. از طرف دیگر ، 300 نماینده پارلمان کاهش یافته و همزمان دهها هزار کارمند جدید دولتی استخدام می شوند بدون - در صورت وجود - منطقی سازی هزینه های دولت عمومی و تحرک داخلی واقعی و اجباری. اما - مهمتر از همه - من یک اعتراض انفرادی و ایده آل خواهم بود ، زیرا ، پس از عوام فریبی "کاهش" ها ، هیچ کس از مشکل واقعی آماده سازی و انتخاب منتخبین نمی پرسد. من آن را بارها تکرار کرده ام: اگر پزشک ، نقشه بردار ، تاجر یا آرایشگر هستید ، برای کار باید یک آزمون صلاحیت را گذرانده باشید ، در یک ثبت نام یا حداقل در اتاق بازرگانی ثبت نام کنید ، در حالی که امروز هر کسی می تواند معاون شود بدون هیچ گونه آمادگی فنی-اداری ، و نه تجربه سیاسی یا فرهنگی. اگر یک پزشک خوب است ، سلامتی خود را به او می سپارید و به او پول می دهید ، اگر یک پزشک ناتوان است باید از ثبت نام منصرف شود. اگر یک نماینده مجلس جدی باشد و سخت و تمام وقت کار کند ، پرداخت خوب او مشکلی ندارد ، اگر او ناتوان باشد ، پول باقی می ماند و آماده سازی ، صداقت و تعهد هیچ رنگ سیاسی ندارد. دستیار پیشین پنتاستلاتو "فروشگاه حیوانات خانگی" از Varazze که با مدرک کلاس هشتم خود ، یک ماه پیش به عنوان رئیس کمیسیون امور اروپا اتاق مجدداً تأیید شد ، میلیونمین تاییدیه این موضوع است.
شما می گویید "حداقل صادقانه است" ... و خدای ناکرده هم! با این حال ، مشکل صداقت افراد نیست ، بلکه آمادگی فنی ، قانونی و قانونی آنها است که در اکثر موارد به شدت مفقود است ، بیش از هر چیز به یک سیستم انتخاباتی بستگی دارد که از انتخاب مستقیم نمایندگان خود به شهروندان جلوگیری می کند - و حتی در مورد حوزه های انتخابیه یک عضو - به capataz هر حزب اجازه می دهد تا همه نامزدها را تحمیل کند. اینها مشکلات و محدودیتهای واقعی سیستم پارلمانی ایتالیا است که کارساز نیست ، نه تعداد نمایندگان منتخب ، بلکه بیشتر نمایندگان مجلس می دانند و قادر به کار هستند. و پس چرا اعضای اتاق فقط یک سوم کاهش می یابد؟ اگر منطق صرف پس انداز است ، بنابراین - به همان میزان عوام فریبانه - چرا نیمی از نمایندگان مجلس یا حتی همه آنها را در خانه نمی گذاریم: با حذف پارلمان - در برابر دموکراسی - پس انداز حاصل می شود. پارلمان باید به نمایندگی از همه حوزه ها و ایده های کشور در یک دموکراتیک خدمت کند: چگونه می تواند به ازای هر 300.000 نفر یک سناتور منتخب یا اغلب نماینده چندین استان باشد و چگونه در صورت پراکنده شدن در یک منطقه عظیم ، ایده های سیاسی تشکیل دهندگان "خود" را نمایندگی می کند؟ این یک چیز مناسب برای عدم نمایندگی کسی است ، خصوصاً اگر دیگر هیچ ارتباطی بین منتخبان و رای دهندگان نباشد.
علاوه بر این ، باید گفت که قوانین ابتکار مجلس برای چند دهه قابل تأیید نبوده است ، که پارلمان فقط به مصوبات دولت رأی می دهد که به طور منظم ناخوانا ، پیچ خورده ، پوچ هستند ، که همه یا تقریباً همه با رای اعتماد تصویب می کنند و بنابراین حتی قابل تغییر نیستند ... بنابراین - و در اینجا کنایه دیگر نیست - استفاده از یک پارلمان چیست؟ موارد مهم اما ذکر نشده است زیرا گفتن "همه پرسی" رأی دادن علیه "کاست" و "خصوصاً اگر توسط جاهلان مبتذل و معتبر مانند برخی از نمایندگان مجلس فعلی گفته شود -" جالب است ، عباراتی هستند که نه تنها به پدران مituسسه توهین می کنند بلکه بسیاری از افراد عقل سلیم تعداد کمی رأی منفی می دهند ، اما من همچنان اطمینان صحیح شخصی در مورد حق رأی خواهم داشت ، همچنین به این دلیل که قانون اساسی (و ما آن را با خستگی تمام در سال 2016 تکرار کردیم ، رفراندوم رنزی را رد کردیم) مانند تعمیرات اساسی موتور خودرویی که تغییر می دهید نیست. و یک قطعه معیوب دور ریخته می شود و ماشین دوباره مانند قبل یا بهتر شروع به کار می کند. با این حال ، من از عدم شهامت احزاب می خندم: یک حزب دموکراتیک خلق که چندین بار به این "برش" رأی داد ، اکنون از نظر عوام فریبی موافق است ، دیگران (همانطور که در سمت راست میانه قرار دارند) جرات ندارند "نه" بگویند تا به دنبال پوپولیسم M5S که ثروت انتخاباتی خود را از دست داده است ، بر اساس این نبردهای احمقانه ، عوام فریبانه و متهورانه بنا نهاد ، تا فقط به صورت دوره ای و هیجان انگیز با خود در تضاد باشد - تصمیمات اخیر "سکوی روسو" را ببینید - هنگامی که مناسب آن باشد ، و همچنین برای تعدد نامزدهای احتمالی برای خود مدیران ارشد .
حیف: یک بار در پارلمان - که برای آزادی آن تمام نسل ها فدا شده اند - ایده ها ، برنامه های سیاسی ، ایدئولوژی ها مورد بحث قرار گرفتند ... امروز این موضوع به یک نمایش جانبی کاهش یافته است و مطمئناً فقط با کاهش 1/3 نمایندگان مجلس اوضاع بهبود نخواهد یافت. از جمله ، کسانی که امیدوارند - با تصویب اصلاحات - مردم به زودی به رای خواهند رفت ، فریب می خورند یا بد بد می گویند زیرا (به آن فکر کنید!) همه حوزه های انتخابیه جدید تاسیس می شوند و ماه های دیگر برای کونته می گذرد ، مفید در انتظار "ترم" bianco ”برای انتخاب Mattarella-bis ، همیشه با اکثریت جناح چپ و عصای سیاسی راحت (برای او). یک دولت و یک رهبر توسط هیچ کس و بدون اکثریت در کشور رأی نداده است (شما در سپتامبر تایید منطقه ای را مشاهده خواهید کرد) که یک دوره کامل را در بی تفاوتی کال ادامه می دهد: اما آیا به نظر می رسد یک روش دموکراتیک است؟ قانون اساسی ضعیف ما که به طور سیستماتیک در واقعیت ها و روحیه نقض می شود (نگاه کنید به سخنرانی DPCM) و جایی که سه قدرت دولت انگشتان انگشتان یکدیگر را با قدرت قضایی سرریز می کند که بدون چالش سرریز می شود ، قوه مجریه که بدون کنترل و قانونگذاری دستور می دهد - تنها کسی که به لحاظ نظری از طرف مردم معرفی شده است - که خودکشی می کند.
در واقع به تدریج پایان تمام منطق دموکراتیک است.