بین نوآوری و گنجاندن در زمان Covid-19

(توسط استفانیا کاپوگنا) در 8 ژوئیه سال 2020 ، از طریق مقایسه چند صدایی با موضوع "بین نوآوری و گنجاندن در زمان کووید 19" ، هفتمین کنفرانس دیجیتال برگزار شد ، که توسط مرکز تحقیقاتی DITES (فناوریهای دیجیتال ، آموزش و جامعه).

میزگرد با همکاری DASIC (دانشگاه مدیریت دیجیتال و نوآوری اجتماعی) دانشگاه پیوند دانشگاه ، انجمن انقلاب دیجیتال ایتالیا (AIDR) ، فرصت های متنوع و با حمایت مالی از مرکز خدمات داوطلبانه لاتزیو ساخته شد. با هدف تأمل در مورد راههای ممکن برای خارج شدن از شرایط اضطراری ، محور بحث بر یکی از مهمترین خطرات جامعه ما ، تشدید شده توسط همه گیر جهانی ، رها کردن شکننده ترین افراد متمرکز شده است. در دوره ای که به دلیل بروز نیرو مجبور هستیم عادات خود را تغییر دهیم و زندگی خود را با توجه به نیازها و اولویت های جدید و کاملاً واضح تنظیم نکنیم ، یک هدف اساسی برای ثبات اجتماعی شامل افرادی است که ریسک می کنند. برای تحمل تغییر بیش از حد بزرگ و بیش از حد عمیق ، که تنها باید با آن روبرو شوید و بر طرف شوید

این سیلا موچی است که با ارائه طرح فراگیر زنان که در سال 2018 آغاز شده است ، با هدف سیستم سازی تلاشهای زیادی که با انبوهی از انجمنهای انفرادی زنان روبرو شده است ، بحثهای خود را آغاز می کند ، در ساختن سیستمی که می داند چگونه شناخت و تفاوت جنسیتی را افزایش داده و در عین حال ، جامعه ای دوستانه را طراحی کنید. این شهادت بر ارائه برنامه ایجاد شده توسط این شبکه متمرکز است که بیش از 33 انجمن زنان را تحت فشار شرایط اضطراری گرد هم آورده است. این برنامه نشان داده شده است که اهداف مختلف مداخله را همراه با مجموعه ای از اهداف مشترک شناسایی می کند که در اطراف آنها برای پس از Covid شناسایی و کار می کند. ساخت این اتحاد گسترده باعث شده است که شبکه Inclusivee Donna برنامه ای را به هفت قسمت تقسیم کند تا مورد توجه نهادها برای تضمین زنان نیز قرار گیرد ، که به طور سنتی یک رده شکننده محسوب می شود و در حاشیه دنیای کار و گزینه های استراتژیک قرار دارد. تیم های ملی ، برای اینکه بتوانند سهم خود را در همه مکان ها و در همه زمینه های دانش داشته باشند ، کشور را از بحرانی که ما تجربه می کنیم بیرون ببرند.

جولیانا کرس (CVS لاتزیو) توجه را به نقشی اساسی که داوطلبانه هنگام قفل بازی می کند ، معطوف می کند ، به طور خاص با تمرکز بر تجربه منطقه لاتزیو ، جایی که شبکه ای از ارتباطات بسیار ریشه دار وجود دارد که در طول قرنطینه ، هرچند با مشکل روبرو بود. کمک مهمی به مهار ناراحتی و تشدید اشکال مختلف فقر می کند که این قلمرو ناهمگن را متمایز می کند. در حقیقت ، کووید 19 تمام شرایط شکنندگی ، انزوا و فقر (آموزشی ، اقتصادی و شدید) موجود در منطقه را به طرز چشمگیری تشدید کرده است. با این حال ، پاسخ به این وضعیت اضطراری متفق القول بوده است. علاوه بر داوطلبانی که قبلاً درگیر این نیاز بودند ، بسیاری از شهروندان نیز حضور داشتند که خودبخود خود را در دسترس COC (مراکز عملیاتی شهرداری) قرار دادند و تمام پشتیبانی های ممکن را ارائه دادند. اضطراری ، به طور متناقض ، زیرساختهای داوطلبانه را از طریق یک فعالیت جدید مدنی و همکاری عرضی بین چندین انجمن که به ما امکان خواندن قلمرو را فراهم کرده است ، از جنبه های مختلف آن ، از منظر دیگر ، به مراتب غیرمترقبه تبدیل کرده است. اگرچه جدی بودن وضعیت اضطراری برای مداخله در وهله اول در توزیع نیازهای اساسی لازم بوده است ، اما شبکه داوطلبانی که ایجاد شده همچنین حاوی شرایط انزوا است ، ارائه خدمات دیجیتال در جایی که گم شده اند و بنابراین ، برای حفظ انسجام اجتماعی ، ترویج گنجاندن شکننده ترین مقولات. به نظر وی ، نقشه برداری نیازها قبل از Covid-19 به اندازه کافی واضح بود اما قرنطینه یک تصویر کاملاً متفاوت از نیاز غرق شده را آشکار می کرد و این امر مستلزم فعال کردن راه حل های نوآورانه و پاسخ های ساختاری تر بود که هم از توانایی بهره مند شوند پاسخ بسیاری از انجمن های محلی ، اعم از بسیاری از ورود های جدید در بخش داوطلبانه سازمان یافته ، گواهی بر نشاط و قدرت بسیار بزرگی از یک بخش که هر روز در آن فعالیت می کند ، در سکوت و سایه زندگی روزمره عادی است. در این رابطه ، کرز یادآوری می کند که: "هر روز ارتش بی صدا از پتانسیل های انسانی در خدمت مردم ، درگیر مبارزه روزمره خود ، اغلب حتی در میان دشواری هایی است که خود موسسات قادر به تهیه آن هستند ، قادر به تشخیص ارزش و گرانبها نیستند. حمایت از این تعهد ".

خدمتی که نباید از نظر سهم اقتصادی - البته قابل توجه - به طور پیش پا افتاده خوانده شود. اما از اقتصاد حتی مهم تر تولید و موهبت هایی که بیانگر پایه هایی هستند که روابط اجتماعی بر اساس آنها از آغاز زمان ساخته و توسعه یافته است. تجربه Covid-19 برای CSV لاتزیو نشان دهنده یک لحظه افزایش پتانسیل مربوط به طریق خود به خود فعال کردن بخش بزرگی از شهروندی است. و در عین حال امکان رقابت با سازمان و ارائه خدمات کاملاً جدید برای پاسخگویی به نیازهای ضروری در اعمال تابعیت کامل. اما مهمتر از همه ، این امر آگاهی از قدرت جدید و ارتباط نقشی را که در کنار نهادها بازی می کرد ، فراهم می کرد. نیرویی که تنها متوسل شدن به آن در مدیریت شرایط اضطراری کافی نیست ، بلکه باید کاملاً برای برنامه ریزی آینده جامعه فراگیر فراخوانده شود ، توانایی بررسی انواع فقر که سیستم را آزار می دهد و از شکاف فراتر می رود. دیجیتال

این ماریلا برونو (فرصت تنوع) است که مفهوم "تنوع" را در نظر گرفته و گسترش می دهد. شرکتی که وی بنیانگذار آن است ، در واقع تنوع را صلاحیت اصلی استراتژیک خود قرار داده است ، زیرا از طریق یک دیدگاه ابتکاری و غیر متعارف ، خود را به انواع مختلف در انواع مختلف خود اختصاص داده است (همراهی با ضعیف ترین گروه ها به دلیل تولید نسلی ، فرهنگی ، جنسیت و ناتوانی). انگیزه ای که باعث ایجاد تنوع می شود ، پیشنهاد افزایش تنوع به عنوان تسریع کننده نوآوری ، از طریق سرمایه گذاری مداوم ، آموزش و تحول فرهنگی و شناخت و ارتقا فناوری ها به عنوان عوامل توانمند است. از این منظر ، ناهمگنی به عنوان مقداری تصور می شود که توانایی ایجاد مقایسه های مثبت و در نتیجه نوآوری در سیستم های سازمانی برای بهبود عملکرد بافت تولیدی را دارد. در مرحله قفل ، تمام انرژی فرصت تنوع روی یکی از فراموش شده ترین مقوله های اضطراری متمرکز شده است: جوانانی که درهای آینده را قفل شده دیده اند. جوانان از جمله کسانی هستند که با کنار گذاشتن همه فرصت های مورد جستجو برای رشد شخصی و شغلی مانند کارآموزی ، دوره های کارآموزی ، فرصت های ادغام ، جستجوی کار ، احساس ترک را بیشتر احساس کرده اند. همه چیز متوقف شده است. این بلوک برای بازار جدی بوده و احتمالاً در مرحله شروع مجدد هنگامی که منابع ، استعدادها و پتانسیل یک نسل کامل را فقیر کنیم ، وزن بیشتری خواهد داشت. به همین دلیل ، پاسخ Diversity Opportunity برای ترویج شمولیت ، از طریق نوآوری ، در دو جبهه بازی شد. اول از همه ، یک سری دوره های مینی آنلاین برای همراهی جوانان در مواجهه با این لحظه دشواری فوق العاده ، و ارائه مهارت های استراتژیک برای کار و زندگی مانند "یادگیری مقاوم بودن" راه اندازی شد. بازسازی یک زندگی عادی در یک کلید دیجیتال ؛ سازماندهی مجدد زندگی و زمان کار و غیره پایداری ، شمول و خلاقیت. چیزی که به شدت پدیدار شد ، نیاز به "ایجاد یک سیستم با بخش سوم و با دانشگاه است ، زیرا فقط از این طریق می توان آینده و تغییری را که در اینجا وجود دارد طراحی کرد".

مفهوم پایداری همچنین توسط پینوکیا مونتاناری (رئیس کمیته علمی Ecoistituto ReGe) که موضوع نابرابری ها و ظهور مفهوم جدید "سیاست های زیستی" را معرفی می کند ، به عنوان عامل محرک تغییر در نظر گرفته شده است. مونتاناری در حقیقت تأکید می کند که چگونه همه گیری نابرابری های قدیمی و جدید را تشدید کرده است ، و مرکزیت برخی از موضوعات مهم را که در سراسر کشور عمل می کنند ، مانند شکاف دیجیتال که احتمال شرکت فعال و مسئولانه در فرهنگ ، مدرسه و دموکراتیک ، سرنوشت یک کشور ، یک سرزمین ، یک جامعه را نشان می دهد ، همچنین با اشاره به احتمال مهار بیماری و خروج از وضعیت بحران. به نظر وی ، وضعیت اضطراری بهداشت اجتماعی ، نیاز به دیدگاه جدیدی از جامعه را نشان داده است ، زیرا جامعه و قلمرو با موضوع نابرابری مرتبط هستند. اولین مشاهداتی که می تواند از رصدخانه ممتاز آن انجام شود این است که سرزمینهایی که استراتژیهای مقاومتی اتخاذ می کنند می توانند بهتر از بحرانها عبور کنند ، "مانند مورد امیلیا رومانیا که با استفاده از راهروهای سلامتی واقعی که امکان کاهش تأثیر قوی کوید را فراهم کرده اند ". همه گیری ، نابرابری های اجتماعی و حدت آن را نه تنها در حاشیه ترین گروه ها مانند افراد مسن ، یا افرادی که از بیماری های قبلی رنج می برند ، بلکه بیش از همه فقرا ، که اغلب نابرابری های اولیه اجتماعی را اضافه می کنند و کسانی که به واقعیت زندگی مرتبط هستند ، برجسته کرده است. در یک منطقه محروم ، فاقد منابع ، خدمات و مراقبت کافی. نگاهی گذرا به تأثیر جهانی ویروس برای درک اینکه کدام کشورها و جمعیت ها بیشتر تحت تأثیر قرار گرفته اند کافی است. این بدان معناست که اگر آینده ای پایدار می خواهید ، باید از برنامه ریزی شروع کنید که بتواند قلمرو را دوباره در مرکز قرار دهد. شرایط اضطراری اجتماعی-بهداشتی و اقتصادی را فقط می توان با یک واکنش سرزمینی مقاوم برطرف کرد. بنابراین مفهوم "سیاست زیستی" به معنای رویکردی است که در آن سرزمین دارای یک شخصیت اصلی است ، در یک چشم انداز "جهانی" قادر به نگاه به سیستم جهانی است تا به اتفاق آرا به جستجوی راه حل های مشترک پاسخ دهد. به نظر وی ، بحران بیش از هر چیز آموخته است که برای محافظت از پایداری آن از طریق تبدیل سیستم های تولیدی و فرهنگی ، لازم است از محیط زیست دوباره شروع شود. مسیری که می توان از یک نوآوری فناوری که قادر به طراحی زنجیره های اقتصاد دایره ای جدید مبتنی بر استفاده مجدد ، پس انداز و ماتریس های تصمیم گیری جدید است ، ساخته شود. از این نظر ، سیاست ها باید "بیوپلیتیک" شوند ، یعنی اقداماتی مبتنی بر فرهنگ داده و مرکزیت فرد.

و دقیقاً در پیشنهاد یک چشم انداز طراحی نوآورانه ، قادر به قرار دادن شخص در مرکز است که سهم Antonio Opromolla (DASIC) استوار است. وی که یک محقق نوآوری و تأثیری است که فناوری های دیجیتال می توانند بر جامعه وارد کنند ، به ویژه بر این نکته متمرکز است که چگونه فناوری های دیجیتال می توانند از ورود دسته های شکننده حمایت کنند ، این کار با تقویت مفهوم فرد آغاز می شود. در حقیقت ، یک راه حل خوب فن آوری باید متمرکز بر فرد در توانایی های مختلف او در لحظات مختلف زندگی باشد. به همین دلیل است که ما در مورد طراحی انسان محور صحبت می کنیم تا سعی کنیم قبل از هر چیز نحوه تعامل افراد یا گروه های خاصی از مردم با یک سرویس را درک کنیم ، تا تجربه کاربر فرضی ، زمینه آن ، جنبه های شخصی و عاطفی را همراهی کنیم. تجربه ، با هدف مطالعه بهترین راه حل ها برای نیازهای شما. طرحی که قادر به شناخت مرکزیت فرد باشد ، ابزار تحقیقات اجتماعی را با هم ادغام می کند. کلمه کلیدی "قابلیت دسترسی" است. هرچند این رویکرد ابتکاری به نظر برسد ، در واقع ریشه در اواخر دهه 70 دارد و مبتنی بر اصل طراحی مشترک است ، قادر به ارائه نیازهای افراد از طریق یک مسیر همراه است که منجر به آگاهی می شود و باعث ارتقا آن می شود. اقدامی برای توانمند سازی شهروندی.

و این دقیقاً از موضوع شهروندی فعال است که مداخله Giulio Scorza (بخش نوآوری و دیجیتالی سازی) آغاز می شود ، و تأکید می کند که وضعیت اضطراری که ما پشت سر گذاشته ایم ، به طور چشمگیری ، هر زمان که لازم بوده است ، آشکار شده است ، در حالی که شکاف دیجیتالی در این کشور یک نیاز فوری است که نمی تواند به تعویق بیفتد. و تاخیرهای جمع شده در طی سالهای طولانی در این شرایط اضطراری بدتر شده است. "بخش مهمی از مردم هیچ مهارت دیجیتالی ندارند. در حالی که اکنون مشخص شده است که چگونه مهارت های دیجیتال و دسترسی به فناوری ابزارهای گرانبهایی برای شهروندی کامل هستند ". برای اولین بار در کشور ما گفته شد که "اینترنت باید یک حق اساسی باشد". مدرکی که 15 سال پیش توسط استفانو رودوتا مورد تأکید قرار گرفت. امروزه سرانجام محوریت دیجیتال و نوآوری در زندگی کل جامعه مشهود است. این مسئولیت بزرگی را بر دوش سیاستگذاران ، یعنی تحولات دیجیتال بر عهده دارد. تحولی که باید با نابرابری هایی روبرو شود که نه تنها به شکاف دیجیتال مربوط می شوند ، بلکه اشکال مختلف سختی و فقر را که اختلافات را افزایش می دهد ، بیشتر و بیشتر به سمت کسانی که از گذشته آخرین بودند تغییر می دهد. اسکورزا اشاره می کند که مشکلات متنوع هستند و نیاز به مداخلات قوی و متنوع دارند. اول از همه ، ما باید به مسئله قدیمی اتصال بپردازیم ، زیرا ما همچنان به شمارش خانواده ها ، اقلیت ها ، جوامع و مناطق با اتصال صفر ادامه می دهیم که از دسترسی آنها به هر نوع سرویس جلوگیری می کند. علاوه بر این ، باید به موضوع دسترسی سایت ها و خدمات پرداخته شود تا حتی در مواجهه با هرگونه معلولیت ، دامنه را تقویت کند. اما بزرگترین چالش این است که مربوط به توانایی گوش دادن به سیاست و تأخیر در ماشین آلات اداری است. سرانجام ، باید بخاطر داشت که در این جبهه ، موضوعاتی که باید به آنها پرداخته شود پیچیده هستند و اغلب موسسات از منابع و مهارتهای داخلی کافی برای هدایت این تغییر دشوار برخوردار نیستند. با این وجود ، هر چقدر هم پیچیده باشد ، نمی توان گوش دادن را کنار گذاشت. از طرف دیگر ، همه شرایط لازم باید ایجاد شود تا گوش دادن به فشار از پایین ، همکاری با نیروهای اجتماعی حاضر در سرزمین ها ، فعال سازی یک شهروند با توانایی اعمال حقوق و وظایف ، همچنین افزایش سهم دیجیتال برای ایجاد این گوش دادن و مشارکت به خودی خود م everثرتر است.

در تلاش برای خلاصه کردن این مقایسه بسیار غنی که سعی شده است از طریق یک رویکرد چند منظره به زوج گنجاندن نوآوری نگاه کند ، ما به نکاتی خواهیم پرداخت که به نظر می رسد مخرج مشترک همه مشارکت ها باشد.

در وهله اول ، واقعیتی که به نظر می رسد قابل رویت با توصیفات مختلف است ، بحران عمیق مدلهای سازمانی سنتی است که در ساختارهای هرمی و سفت و سخت مشخص می شوند ، یک فرآیند کار "محصور" و ارتباط از بالا به پایین ، جایی که حتی سیاست ها نیز دنبال می شوند. منطق اطمینان بخش از اجرای خطی و اتوماتیک ، که این قوانین را یک اقدام اجرائی صرف می داند که از مرکز به حاشیه ها منتقل می شود.

به نظر می رسد این امر باعث ایجاد بحران رهبری ، عرصه گذار برای بسیاری از بخش ها می شود ، که در تلاش است تا پیچیدگی های ناشی از تغییر چرخشی را که توسط دیجیتال در همه بخش ها ایجاد شده و توسط همه گیر جهانی تشدید می شود ، از بین ببرد. بحران این اشکال سنتی از دولت که ثروت جامعه مدرن بر روی آن بوجود آمده است ، در بحران دولت رفاه حک شده است ، که با مفهوم دولت رفاه به ایتالیایی ترجمه شده است. مدلی که درست پس از جنگ جهانی دوم متولد شد تا مداخله دولت در اقتصاد بازار را تضمین کند ، به منظور تضمین کمک و رفاه شهروندان ، تضمین امنیت برای همه مقولات اجتماعی. بقا در مواقع اضطراری؛ حمایت از دسته های مخصوصاً محروم؛ دسترسی به خدمات اساسی؛ فرصتهای برابر برای دستیابی به فرصتهای زندگی و غیره. اما ترجمه فعلی دولت رفاه در ایتالیا به معنای منفی ایجاب کرده است که حاکی از ویژگیهای "منفعل" آن است که با گذشت زمان مرتکب شده اند و خطر از بین رفتن سرزمین ها را دارند مردم ، جوامع ، به تدریج محدود کردن فضاهای گوش دادن ، نزدیکی ، مشارکت ، به تدریج منجر به تعیین موقعیت های انزوا و جدا شدن در سرزمین ها و کاهش قدرت تجمیع و مقایسه بازیگر جمعی و ارگان های میانی کم و بیش رسمی

یکی دیگر از عناصر استمرار ، که از همه مداخلات ناشی می شود ، در انرژی ، شوق و مشارکت است که شهادت های مختلف از طریق نمونه هایی از طراحی ، نوآوری و واکنش ، تحریک و نشان دادن مقاومت و باز کردن راه یافت. به مدل های توسعه متمرکز بر اشتراک و مسئولیت مشترک بازیگران محلی. تجربیات مشترک دنباله مدلهای جایگزین اجتماعی-سازمانی مبتنی بر ایده جامعه رفاه است که در غیر این صورت تحت عنوان رفاه مشترک شناخته می شود. ایده رفاهی که به ایجاد جوامعی که علاقمند به آن هستند:

  • ایجاد شرایط برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان ، کارگران و خانواده ها ، همچنین به منظور استفاده بهتر (و پایدار) از منابع و مهارت های موجود در منطقه.
  • جوامع قابل زندگی و قابل تشخیص را براساس ایده نزدیکی مجدداً قادر به ادغام واقعی و دیجیتالی برای ترجیح محافل باهوش مبادله ، ارتباطات و اشتراک گذاری مجدد کنید.
  • ترویج توانمند سازی جامعه در جایی که افراد قادر به انتخاب آگاهانه و مسئولانه باشند نه تنها در سطح شخصی بلکه بلکه و مهمتر از همه با مراجعه به پیامدهای جامعه و آینده.

با این وجود ، برای ترویج فرهنگ گسترده جامعه رفاه ، باید با شناختن خصوصیاتی که از طریق آنها برای توسعه مکمل ، هم افزایی و گنجاندن استفاده می شود ، فرصتهایی برای رویکردهای جدید سیاست با قابلیت تقویت و ساختن مفهوم تنوع خود ، فراهم شود.

بحران همه گیری فرصتی را برای ما فراهم کرده است تا از قابلیت کاربردی و عرضی بودن فناوری دیجیتال که ایتالیا همیشه در آن تاخیر جدی داشته است ، کشف کنیم. همتای این کشف در معرض خطر عاشق شدن است که فرایندهای همراه را به حداقل و از بین می برد ، در صورتی که نوعی دارو برای همه بیماری ها باشد. در حالی که یادآوری این نکته ضروری است که افراد در پشت ، درون ، قبل و بعد از دیجیتال و هر نوآوری تکنولوژیکی وجود دارند و باید باشند. اگر پایه و اساس همه پیشرفت های فناوری را فراموش کنیم ، هیچ نوآوری نمی تواند وجود داشته باشد. به همین دلیل ، یکی دیگر از عناصر عرضی مشارکت های جمع آوری شده ، که باعث ایجاد انگیزه و هدایت تغییر و به رسمیت شناختن ارزش و نقش استراتژیکی است که سرزمین ها می توانند و باید در هنگام نوآوری و شمول بازی کنند ، مسئله اخلاقی است. طراحی ایده جدیدی از رفاه ، با گرایش مفهوم جامعه (جامعه رفاه) ، به معنای لنگر انداختن کنش فردی و جمعی بر ایده مسئولیت اجتماعی است که از یک سو ، شهروندان فعال ، مشارکت پذیر و مسئولیت پذیر است اما از سوی دیگر. متعهد می شود که با حذف میراث (میراث تاریخی ، فرهنگی و زمینه ای) که مشارکت کامل و مسئولانه آنها را بی اعتبار می کند ، به همه شهروندان امکان بیان منابع خود را بدهد. در این راستا ، سن در مورد رویکرد قابلیت ها صحبت می کند ، زیرا درست است که دیجیتال فرصت های زیادی را برای ادغام ، شمول و تمرکززدایی ایجاد می کند اما موارد نامرئی جدیدی را نیز ایجاد می کند که به دلایل متنوع از فقر اقتصادی گرفته تا فرهنگی می تواند چنین باشد. ، شناختی ، عاطفی و اجتماعی.

سرانجام ، یک عنصر دیگر از عرضی که زیربنای مداخلات مختلف است ، مربوط به ترس از دیدن فرصتی برای رستگاری است که در اطراف نیروی انسجام آزاد شده توسط این "مفاهیم تجمیع" بازی می شود ، مانند: شمول ، پایداری ، دایره ای. انصاف. در واقع ، خطر این است که این مفاهیم معنا را از طریق رکودهای لفاظی خالی کنیم که بدون داشتن قدرت ترجمه آنها به اقدامات مشخص ، قادر به هدایت مداخلات هستند. مداخلات که می توانند در قانون پنج تامپسون الهام بخش باشند که برای دنبال کردن نوآوری اجتماعی لازم است: تجدید نظر کنید. طراحی مجدد؛ بازسازی دوباره اختراع و دوباره سازی کنید اما درام از همه گیر جهانی ، ارزش انعطاف پذیری را آموزش داده است که به نوعی این مفهوم را خلاصه و واقعی می کند.

این استدلال را می توان با پاراگراف کردن سخنرانی توسط Kurt Vonnegut (عقاید یک اندیشمند آزاد ، سخنرانی برای مراسم اهدای جوایز ، کالاهای هابارت و ویلیام اسمیت ، 1974) نتیجه گرفت. "بسیاری از کارها وجود دارد که می توان انجام داد اما شاید جسورانه ترین و مهمترین کاری که امروز می توانیم بکنیم ایجاد جوامع پایدار است" ، جایی که باید شناخته شود ، ملاقات و گوش شود ، برای غلبه بر این خطر انزوا که ما را درگیر می کند و آن را نمایندگی می کند. جدی ترین تهدید و ترس از همه گیر جهانی. میراث مثبت و پراکنده از این درام اجتماعی و اقتصادی دقیقاً در ارزش همکاری ابتکاری و تولیدی که سرزمینها و انجمنها نشان داده اند ، نیست و اکنون منتظر ما در آزمون سیاست است.

استفانیا کاپوگنا - دانشیار و مدیر مرکز تحقیقات فناوری های دیجیتال ، آموزش و جامعه ، دانشگاه پردیس لینک و رئیس رصدخانه آموزش دیجیتال AIDR

بین نوآوری و گنجاندن در زمان Covid-19